تعارف نداريم، سرزنش و تنبيه در فرهنگ ما متأسفانه بيش از تشويق است. ابزار مقايسه نيز يكي از رنجآورترين تنبيههاست. به محض آنكه از يكسالگي، ساخت «فرا من» كودك با انواع پيامهاي مؤثر پدر و مادر ميآغازد، رفتارهاي فرداي كودك نيز رقم ميخورد. مني كه از روي ناداني، ميزان نظم كودكم را با دخترك همسايه در ترازو گذاشتهام، بهطور حتم روزي در مقابلم دخترم را خواهم ديد كه از من توانايي مالي پدر دوستش را طلبكار است؛ از همسرش، توانايي زور و بازوي شوهر دوستش را ميخواهد؛ از فرزندش، بيش از آنچه او توان دارد و متفاوت از آنچه از عهده او ساخته است را ميخواهد و... ؛ اين دو خط موازي ادامهاش تا ناكجاست.
آگاه باشم كه احتمالا كشش به مقايسه و در نتيجه سرزنش كودكم، در وجود من ريشه ديروزي دارد. براي رحم به آن كه طبيعت، رشد و امنيتش را به دامن من سپرده، بايد زخم ريشهام را ببندم. بايد كاري كنم تا چوب لاي چرخ اين دايره معيوب بگذارم. بايد همت كنم اين چرخ بايستد.
پرورش نرمافزار خودسرزنشگري كه باعث سكون و گنديدگي آدميزاده و جامعهاش ميشود، از همان نقطه شروع فرامن (يكسالگي) قابل كنترل است. شما ميتوانيد انتخاب كنيد كه از راه سياه به نقطه سفيد برسيد، باشد، اما بدانيد كه تنها در حال بالندگي «جسمي» فرزندتان هستيد، درحاليكه او روان محقري دارد و تا ابد خود را مستحق تنبيه و تحقير ميداند. تا وقتي ميشود چنين بيرحمانه ريشه مهر با خود و جامعه را در فرامن كودكي بيدفاع خشكاند مهرباني با لبخند پراكنده نميشود.
گوهر اعتماد به نفس و عزت نفس در يكايك افراد اجتماع انساني، درخشش مهرباني را همراه ميآورد. اگر در سرچشمه تولد اين گوهرهاي بيهمانند، از كژي خودت غافل باشي و جهان هم سراسرش بشود تابلوهاي بزرگراهي غولپيكر مملو از شعار و شعر، هيچ ذرهاي از تباهي فرد فرد جامعه انساني كم نميشود. عاشقان مهرباني، كودكاني با فرامن قوي و شايسته آدمي ميسازند؛ بدون سرزنش، بدون مقايسه و بدون تحقير.
نظر شما